شو چرز (شب چره) در گویش محلی الیگودرز
او قدیما شو چرز بکار بی
کی غرض یا که مرض بکار بی
(برگرفته از شعر بلند اشترانکوه سروده محمدرضا لطفی - عادل خرمشهری)
نام وبلاگ با محتوی آن که در آینده اگر زنده باشم و بنویسم خیلی ربطی نخواهد داشت صرفا به خاطر یادآوری این موضوع است که یادم باشد که من از تبار لرهای بختیاری و چهار لنگ الیگودرز و از طایفه بساک هستم. البته در یک پست در مورد تقسیمات ایل بختیاری و چهار لنگ و هفت لنگ توضیحاتی خواهم نوشت. به امید آن روز. انشاءالله
(برگرفته از شعر بلند اشترانکوه سروده محمدرضا لطفی - عادل خرمشهری)
موفق و سربلند باشید - توسعه سبز سگال
در هفته گذشته دو جلسه از طرف شرکت با دو دستگاه دولتی داشتم در اولی یکی از مدیران میانی دستگاه طرف قرارداد ، بخش خصوصی را یک موجود انگلی که به بدنه دولت می چسبد تصور می کرد و انتظار داشت که بخش خصوصی با حداقل دریافتی حداکثر کارایی را برای دولت داشته باشد. در دومی کارشناسان محترم و روسایشان کمافی السابق انتظار داشتند که شرکت بدون عقد قرارداد و صرفا با یک نامه تمام دارایی معنوی و تجربیاتش را برای کاری در آینده در اختیار دستگاه متبوع ایشان قرار دهد تا اگر ابر و باد و مه و خورشید و… قراردادی منعقد گردد و پرداختی انجام شود.
متاسفانه کمک به بخش خصوصی در رسیدن به حقوق اولیه در بین دولتی ها مشابه خلاف شرع تصور می شود طوری که در حال حاضر دو پروژه شرکت به دلیل همین نگاه بلاتکلیف مانده و هیچکس حاضر نیست در احقاق حق شرکت کمکی کند. معمولا دولتی ها با یک نامه معمولی، درخواست کار را به بخش خصوصی اعلام و انتظار دارند که بخش خصوصی سراسیمه با تمام توان برای انجام کار گسیل شود، که غالباً هم همین اتفاق می افتد اما اگر چنانچه اشکالی در پرداخت حقوق بخش خصوصی پیش بیاید هیچکس حاضر نیست حتی جمله ای را اظهار نماید.
این تضضیع حق آیا شرعاً و عرفاً اشکال دارد یانه؟ آیا به قیمت تضضیع حقوق بخش خصوصی و با تصور اینکه فقط حقوق دولت را محافظت می کنیم خدا از ما راضی خواهد بود؟ امیدوارم دولتی ها کمی فکر کنند و عاقبت کار را تصور کنند که چه خانواده هایی لطمه می خورند.