گوشهای بسته دهان های باز

گوشهای بسته دهان های باز
چند روز پیش برای رفتن به محل کار از جلوی مدرسه ابتدایی میگذشتم. مدیر یا ناظم مدرسه که متوجه نشدم آقا یا خانم است در میکروفون در حال صحبت بود جز صدای خشن، عصبانی و طلبکارانه هیچ چیز را نمی شد از صدای ایشان تشخیص داد حتی جنسبت گوینده نامشخص بود. ظاهرن کسی هم توجهی نداشت که تذکری بدهد و سیستم اصلاح شود خردسالان هم که اصلا به موضوع کاری نداشتند و حتی فکرش را هم نمی کردند که مخاطب این صداها آنها هستند. سرشان به بازی و شیطنت گرم بود و ...
با چند سیستم مدرن شامل وب سایتهای اینترنتی، مراکز پاسخگویی با نامهای پر مسمایی چون call center و... برای کارهای مختلفی ارتباط برقرار کرده ام و نتوانسته ام به نتیجه مورد نظر برسم.
تاکنون مدیری را ندیده ام که به درستی از سیستم خود بازخوردی بگیرد البته کلمه سیستم و بازخورد و ... کار را سخت می کند و مستلزم تعریف یک پروژه و صرف هزینه اما من راه حل بهتری برای مدیران دارم و آن هم این است که به خانواده خودشان بگویند که مشتری سیستم مورد نظر شوند و یا برای دریافت سریعتر بازخورد خودشان سری به سیستم مورد نظر بزنند.
شاید بعضی از این سیستم ها را جمع کنند و در هزینه ها صرفه جویی شود.
ما عادت داریم برای دیگران حرف بزنیم کاش خودمان هم کمی از گفته های خودمان را می شنیدیم.

No comments:

Post a Comment