همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش
در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش


حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست
هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟


صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود
ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش


عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش
دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش


مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم
چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش


همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا
خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش


مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب
بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش


بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این
در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش


هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب
قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش


جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما
بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش


جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش
یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش